آغاز کلام
به بسمالله الرّحمن الرّحیم است
که عقل اندر صراط مستقیم است
«آیت الله حسن زاده آملی»
به نام پروردگاری که آیات رحمتش را بر برترین بندگانش نازل کرد تا فرزندان آدم را به سوی نیکی و رستگاری رهنمون شود. به نام او که جانهای خسته را با هزار لطف مینوازد و دلهای شکسته را با شور و عشق میسازد.
اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلاَمُ وَ مِنْکَ السَّلاَمُ وَ لَکَ السَّلاَمُ وَ إِلَیْکَ یَعُودُ السَّلاَمُ. (+)
سلام و درود بر شما که پویندگان و جویندگان راه حق و صراط المستقیماید. سلام بر شما که گامهایتان به سوی نور و قلبهایتان به سمت سرور هدایت شدهاند.
اینجانب مسعود پایمرد عرض خیرمقدم دارم محضر ارزشمند یکایک شما شیفتگان وحی و همچنین خوشآمد ویژه عرض کنم خدمت ……… (اسامی و سمت میهمانان ویژه برنامه ذکر شود)
اینک که آمدهاید تا روح الهی خود را در چشمهی زلال انوار وحی بشویید و گوش جانتان را با عطر آیات قرآن معطر کنید گامهای شما را ارج مینهیم و با شوق و افتخار میزبان شماییم.
میان برنامه (شعر)
بیا به دامن قرآن زنیم دست امید
که روح را بجز این نسخه، هیچ درمان نیست
بود چراغ هدایت به تیرگی، قرآن
زانحراف وضلالت جز او نگهبان نیست
سعادت دو جهان، عزت و شرافت و فضل
به حق قسم، که جز اندر خلال قرآن نیست
شاعر: «محمدحسین بهجتی»
انشاالله به حق قرآن عظیم و به برکت صلواتی مهدیپسند بر محمد و آل محمد (ص) خداوند متعال به شما عزت و شرافت و فضل در دنیا و آخرت عطا کند.
میان برنامه (شعر)
نسیم کوی جانان است قرآن
شمیم عطر رحمان است قرآن
بود روشنگر راه سعادت
چو خورشید فروزان است قرآن
به گلزارش خزان راهی ندارد
بهاران در بهاران است قرآن
به صدق و راستی همتا ندارد
رفیق نیک پیمان است قرآن
طبیب دردهای بی دوا اوست
به جان خسته درمان است قرآن
برای درمان تمام جانهای خسته، یک صلوات قرآنی ختم بفرمایید.
میان برنامه متن مجری محفل قرآنی (شعر و نثر)
در قرآن کریم، از خداوند متعال با عنوان «ارحم الراحمین» یاد شده است؛ بخشندهترین بخشندگان. برای درک این مضمون، خوب است روایتی از نبی گرامی اسلام (ص) را از زبان شیخ اجل، سعدی شیرازی بشنویم. سعدی در دیباچهی گلستان چنین نقل میکند:
در خبر است از سرور کاینات و مفخر موجودات و رحمت عالمیان و صفوت آدمیان و تتمهی دور زمان محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم،
شفیعٌ مطاعٌ نبیٌ کریم
قسیمٌ جسیمٌ نسیمٌ وسیم
چه غم دیوار امّت را که دارد چون تو پشتیبان
چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان
بلغَ العلی بِکمالِه کشفَ الدُّجی بِجَمالِه
حَسنتْ جَمیعُ خِصالِه صلّوا علیه و آله
هر گاه که یکی از بندگان گنهکار پریشان روزگار دست انابت به امید اجابت به درگاه حق جل و علا بردارد ایزد تعالی در وی نظر نکند. بازش بخواند باز اعراض کند. بازش به تضرّع و زاری بخواند حق سبحانه و تعالی فرماید:
یا ملائکتی قَد استَحْیَیتُ مِن عبدی و لَیس لَهُ غیری فَقد غَفَرت لَهُ
دعوتش را اجابت کردم و حاجتش برآوردم که از بسیاری دعا و زاری بنده همی شرم دارم.
کرم بین و لطف خداوندگار
گنه بنده کرده است و او شرمسار
میان برنامه (شعر)
نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت
خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت
«أَلَم أَعْهَد إِلَیکُم یا بَنی آدَم» برایم خواند
از آن عهدی که آدم بست -آن پیمان- برایم گفت
به ابراهیم و موسی و به اِلیاسین سلامی کرد
به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت
مرا خوف و رجای حرفهایش جذب خود میکرد
که آیه آیه از «تکویر» و «اَلرَّحمان» برایم گفت
سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالَم را
سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت
شاعر: «عاطفه جوشقانیان»
میان برنامه متن مجری محفل قرآنی (شعر)
ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
ای مُعجز پیمبر مکّی! که هر فصیح
خیرهست در فصاحت مُعجزنماییات…
در تو چه آیتیست که هر کس به گوش جان،
یکبار چون شنید تو را، شد هواییات
اینک وضو گرفته به دیدارت آمدم
تا سر نهم به سجدۀ مُشکلگشاییات…
جان جهان فدای تو باد ای کتاب عشق!
وی بیشمار چون منِ عاشق فداییات
شاعر: «حسین منزوی»
میان برنامه (روایت و شعر)
قرآن معجزهی جاوید نبی گرامی اسلام (ص) است. معجزهای که سراسر برکت و رحمت و خیر و عافیت است. کتابی است که جانهای مرده را حیات و روحهای گرفتار را نجات میبخشد و به مسلمین امید و به مؤمنان نوید ارزانی میدارد.
نبی گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله وسلم) در مورد این کتاب گرانسنگ فرمودهاند:
«الْقُرْآنُ هُوَ الدَّوَاء»
قرآن تنها دوای حقیقی است.
آری!
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
با امت خود پیمبر اعظم گفت:
ای مردم دردمند! قرآن داروست!
شاعر: «محمدجواد غفورزاده»
میان برنامه متن مجری محفل قرآنی (شعر)
سلام بر تو کتاب ای که آفتاب تویی
گرانترین و گرامیترین کتاب تویی
سلام بر تو که همصحبتم به بیداری
سلام بر تو که بیداریام ز خواب تویی
نه شعر، ای همه حکمت که در فضیلت تو
بس است اینکه خدا را کلام ناب تویی
امانتی که نبی همطراز عترت خویش
به جا گذاشته تا موعد حساب تویی
تو را به گریه ببوسم، به سینه بگذارم
که آن کریمِ همیشه گشوده باب، تویی…
شاعر: «محمدسعید میرزایی»