قصهی امشب ما دربارهی قهرمان قهرمانهای کربلاست. یعنی کی؟ خود امام حسین!
یادتون هست که امام حسین، داشت برای چه کاری میرفت به کوفه؟ مردم بهش نامه نوشته بودن و گفته بودن بیا ما رو از دست این حاکم بدجنس و ظالم، یعنی یزید، نجات بده. چندهزار نفر با فرستادهی امام حسین بیعت کرده بودن و دست دوستی داده بودن و قول داده بودن که اگر امام حسین بیاد، هرچی بگه گوش میکنن. اما یزید که اصلا خوشش نمیاومد مردم کوفه به جای حرف خودش، حرف امام حسین رو گوش بدن، یه حاکم خشن و وحشی برای کوفه فرستاد که بره حسابی مردم رو بترسونه و بهشون بگه اگر برین با امام حسین دست دوستی بدین، همهتونو میکشم! اما اگر بیاین با هم بریم با حسین بجنگیم، من یه عالم پول بهتون میدم!