خاطره از یک جلسه قرآن خانگی
توی محله جدیدمون رفتم جلسه قرآن آخر کتاب عکس یکی از اموات بود که فامیل یکی از همسایه های محله قبلی مون بود که باهاش دعوا کرده بودم خلاصه که فهمیدم این جا هم آشنایان همسایه ما بود از بدشانسی
احسان سوال پرسیده شده
توی محله جدیدمون رفتم جلسه قرآن آخر کتاب عکس یکی از اموات بود که فامیل یکی از همسایه های محله قبلی مون بود که باهاش دعوا کرده بودم خلاصه که فهمیدم این جا هم آشنایان همسایه ما بود از بدشانسی